Wednesday, August 21, 2013


جایی‌ صحبت این بود که چرا کسانی‌ که با دوربین‌های قدیمی‌ (یعنی‌ قبل از دوره دیجیتالی شدن ) کار میکردن انقدر به کارشون افتخار می‌کنن وقتی‌ تکنولوژی به روز شده این کار یک جور ارتجاع محسوب می‌شه و .... به عنوان نظر مخالف نظر من اینه ، کار کردن با نگاتیو احتیاج به مهارت واقعی‌ در عکاسی داشت حتا کسانی‌ که دوربینهای معمولی‌ داشتن به راحتی‌ نمیتوانستند عکس خوب بگیرن، تا دوربین و نگاتیو و کادر بندیو نمیدونستی عکست خوب از آب در نمیومد. تا اشتیاق به عکاسی نداشتی‌ دوربین دستت نمیگرفتی و وقتی‌ دوربین دستت می‌گرفتی تا لحظه‌ای که نگاتیو میرفت تو لابراتوار و چاپ میشد آروم و قرار نداشتی‌ ، خبری از دوباره گرفتن و چند بار گرفتن تا خوب در اومدن نبود پس باید و باید یاد می‌گرفتی که همون بار اول درست بگیری . عکاسی دیجیتال و ویرایش دیجیتال و اصلا زیر سوال نمیبرم، مخصوصا ویرایش دیجیتال رو که اصولا حتا من شخصاً برای ویرایش دیجیتال ارزشه بیشتر قائلم تا خود عکاسی دیجیتال. عکاسی ولی‌ جزو اون دست از هفت هنرِ که دیگه زیادی بازاری شده، انقدر بازاری شده که هرکی‌ پولش بیشتر باشه هنرمندترِ . دوربین عکاسی گرون قیمت میخری چند تا داف آرایش خلیجی میاری ، یک چراغ اون گوشه روشن میکنی‌ که اصلا معلوم نیست منظورت از اون نور چی‌ بوده و چه کاراکتری رو می‌خوای نشون بدی، یک ژست زیر چونه و ... خوب حالا میذ‌اری تو فیسبوک تا چندتا داف آرایش خلیجیِ دیگه زیرش عژیژم عژیژم کنن. قسمتی‌ از وظیفه هنر و هنرمند ارتباط برقرار کردن با مردم و بین مردمِ و این اتفاقی‌ که برای دوربین عکاسی افتاده به نظر من به شدت داره این قضیه‌رو مخدوش می‌کنه. همین !

Friday, April 12, 2013

چرک نویس‌هات رو ورق میزنی،برای خودت کمی‌ غریبه‌ای انگار که یک آدم دیگه چیز‌هایی‌ برات نوشته،یک لبخندِ محو می‌زنی و خوب که نگاه میکنی‌ رد پای خودتو از چند سال قبلت میبینی‌، حالا شروع میکنی‌ به شمردن رده پاها تا میرسی‌ به خودت، دیگه لبخند نمیزنی. نه که از دیدن خودت ناراحتی‌،نه !  بیشتر تعجب میکنی‌ از دیدن خودت، گاهی‌ حتا تناقض‌هایمان هم دلم انگیز میشوند، می‌دانی ؟